حامیان تفکر اسفندیار رحیم مشایی

آخرین مطالب
پیوندها

راه حل

يكشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۲، ۰۸:۳۹ ب.ظ

راه برون رفت از مشکلات(چه فردی چه اجتماعی) چیست؟

راه دستیابی به آرامش ، عشق ، توحید ، زندگی سالم ، خوشبختی و سعادت چیست؟

اگر مایل به یافتن پاسخ مستدل و معتبر هستید و حاضرید برای دستیابی به خوشبختی تلاش کنید به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید.

در طول شانزده سال حکومت اشرافی و ریشه دواندن انواع فسادهای اعتقادی که به تبع آن فسادهای دیگری را نیز در پی داشت،

چگونه تفکر عدالت محور توانست در انتخابات شرکت کند و پیروز گردد؟

تفکری که بر ضد تفکر سازندگی آقای هاشمی بود، آقای هاشمی یک شخص نیست بلکه تفکری ضد توحیدی است،

تفکری لیبرال است که اصالت را به سرمایه داران می دهند خود ایشان هم که جزء سرمایه داران می باشند.

و در طی سالهای سلطنت ایشان، این تفکر در جامعه ریشه دوانده بود.

پس چگونه تفکر دکتر احمدی نژاد توانست آرای بالای مردم را کسب کند؟

برای یافتن این پاسخ شاهد عینی تاریخی را می آوریم.

اینکه چگونه در طول سالها ظلم و ستم جباران بر دنیا تفکر امام خمینی(ره) توانست در میان مردم آرای بالای 99% را کسب کند؟

آیا جز مدیریت امام معصوم بر جامعه بود؟

جز آنکه خلیفه ی الهی افکار عمومی جامعه را به سمت و سوی درست هدایت می کرد؟

روی کار آمدن تفکر دکتر احمدی نژاد که حتی دوستان خود ایشان هم امیدی به پیروزی در انتخابات نداشتند ،

جز با مدیریت رهبری در طی این سالها امکان نداشت.

در تمام این سالهای تنهایی ، تمام مسئولیت ها بر دوش رهبر بوده

و سعی مسئولان در این سالها کمرنگ کردن رهبری برای نیل به هدفی دیگر

یعنی حذف مقام ولایت فقیه از جامعه ی اسلامی بوده است.

احمدی نژاد با ورودش این مقام را پر رنگ کرد

 و اقداماتی انجام داد که دولت های بعد از او نتوانند هر کار دلشان خواست انجام دهند.

اقداماتی انجام داد که همانند مسکن مهر و یارانه ها و ... نیست که با یک برگه پاره بتوان این اقدامات را نادیده گرفت!

هرچند تغییر جهت همین ها هم کار ساده ای نیست و باید منتظر نتایج سوءش و نارضایتی مردم در چند ماه آینده باشیم!

اما پایه گذاری و اصلاح فرهنگی جامعه از مهمترین کارهای دولت احمدی نژاد بود

 که دولت کنونی و ده دولت بعد از آن هم نخواهند توانست آن ها را نادیده بگیرند!

احمدی نژاد در طول 8 سال چنان فریادی زد که صدایش تا چند ماه دیگر بلند خواهد شد!

و این تازه شروع کار است!

تفکر احمدی نژاد و مشایی ادامه ی راه انبیاست!

راهی که از حضرت آدم آغاز شده است و تا تحقق کامل عدالت در هستی ادامه خواهد داشت.

و این وعده ی عدالت چه نزدیک است.

هسته و محور حرکت امام زمان(عج) هستند

که دستورات ایشان توسط رهبر انقلاب به مردم ابلاغ می شود

احمدی نژاد یک اسطوره است ، یک فرمانده است اما حرکت در ایشان خلاصه نمی شود.

حرکت در هیچ کس خلاصه نمی شود.

حتی اگر امام زمان(عج) هم به شهادت برسند ما نباید خود را ببازیم و دست ازادامه ی  اهداف ایشان بر داریم

دست از ادامه ی راهی بشوییم که هزاران نبی بدر تحققش به شهادت رسیده اند!

و برای تحققش ، عاشورا رقم خورده است!

چه برسد به آنکه حالا یه وقفه ای در اهداف پیش آمده است

که این هم می تواند فرصتی بدیع برای رشد انقلاب باشد.

انسان های باهوش کسانی هستند که هر تهدیدی را به فرصت تبدیل کنند نه آنکه با هر پیشامدی خود را ببازند و دست از اهداف بشویند.

حق همیشه پیروز بوده است.

حتی آنجا که با جسم مقدس خلیفه ی الهی در عاشورا آن کردند که خواندید و شنیدید.

و اما بحث اصلی یعنی مدیریت رهبری در جامعه ی کنونی

باید یادآور شویم که مدیریت جبهه ی کفار با جبهه ی نفاق فرق بسیار دارد.

در سوره ی بقره 5آیه ی اول راجع به مومنان ، 2آیه درباره ی کافران و 13آیه با مثال های فراوان درباره ی منافقان نازل شده است.

هیچ سوره ای راجع به کفار نازل نشده در حالیکه درباره ی منافقان سوره ای مخصوص نازل شده است

 و خداوند متعال در جای جای دیگر قرآن نیز به تبیین ویژگی های منافقان پرداخته است.

چگونگی شناخت این گروه نیاز به بصیرت فراوان داشته و مهم تر از شناخت آنان چگونگی برخورد با این گروه است.

یکی از نمونه ها چگونگی برخورد رسول ختمی مرتبت با این گروه است

 که حکمت بسیاری از این برخوردها بعد از گذشت1400سال هنوز هم برای بشریت یک راز مانده است.

مثلا در یکی از جنگ ها پیامبر اکرم(ص) یکی از منافقین را در جلسه ی شوری برای تعیین تاکتیک جنگی دعوت می کند.

 و از او نظر می خواهد نظر او مخالف رای دیگر اعضای شوری بوده است

در حالیکه پیامبراکرم(ص) با رای او موافقت می کنند,و شورا همچنان بر رایش پافشاری می کند تا اینکه پیامبر با اکراه به رای شورا عمل می کنند!

 و در همان جنگ این منافق با 300نفر از یارانش میدان جنگ را ترک می کنند

 و باعث تضعیف روحیه ی قبایل دیگر می شوند و نزدیک بود چند قبیله ی دیگر نیز بازگردند

 که به لطف خدا این اتفاق نیفتاد و مومنان پیروز شدند.

در تاریخ چنین مواردی که هنوز علت آن برای ما روشن نشده است بسیارند.

مثال از شخص پیامبر بود کسی که معصوم و به دور از اشتباه است

اگر علت کار ایشان برما روشن نیست به معنای عدم حکمت ایشان نیست بلکه عدم درک ماست.

و نشان از پیچیدگی بزرگ در رفتار با منافقین دارد.

برخی اوقات دشمن رو در رو  می جنگد و مشخص است

سربازان باید به کدام سو تیر بیندازند و با که بجنگند اما امان از آنان که ادعای اسلام و ایمان می کنند

 و از پشت خنجری بر جبهه ی حق می کوبند.

اینان همان منافقان اند که امام علی(ع) ، شمشیر بران حق ، کسی که با صلابت عمرو را شکست داد

 و دروازه ی خیبر را از جا کند، و چشم فتنه را درآورد، هم درباره ی آنان اظهار دشواری می نمایند.

انقلاب اسلامی در داخل دچار این افراد بوده و هست.

اما تاکتیک برخورد با آنان چگونه باید باشد؟

آیا می توان کسانی را که سالهاست برای مردم جانماز آب کشیده اند

و خود را از یاران صدیق امام خمینی(ره) معرفی می کنند

وخود را از پیشکسوتان در انقلاب و پیشقراولان در جبهه ی نبرد می خوانند

 ردای پیامبر بر تن می اندازند

 و تظاهر به تقوا می کنند

 و سخنان به ظاهر حکیمانه بر زبان می آورند

 و از متشابهات قرآن برای درستی ادعای خویش سوءاستفاده می کنند

 و در کل خدعه و نیرنگ می زنند ، آیا می توان با چند جمله اینان را در جامعه رسوا کرد؟

حقا که نمی توان!

پس راه مقابله با اینان چیست؟

باید گفت که در هر زمان جبهه ی نفاق به دنبال اهداف خاصی بوده  اما هدف کلی آن شرک است.

راه انبیا نیز در هر زمان به گونه ای بوده است اما هدف کلی آن توحید می باشد.

و در زمان کنونی اگر راه انبیا و روش طی طریق آن به درستی شناسایی شود

 می توان جلو نفاق را گرفت

 و آن را ریشه کن ساخت.

 چرا که شرک و توحید ضد یکدیگر می باشند

 و اگر توحید تحقق یابد شرک نابود خواهد شد.

در صورتی که اگر شرک تحقق یابد توحید به حجاب خواهد رفت. چرا که اصل هستی توحید است.

نکته ی مهم اینجاست که راه رسیدن به توحید چیست؟

آیا کنج عزلت گزیدن و دعای فرج خواندن است؟

و یا تنها بسنده کردن به اعتراضات علیه وضع کنونی بشر می باشد؟

و یا ...

بهتر است پاسخ را از قطب ولایت جویا شویم

همان مولایی که سالهاست «هل ناصر من ینصرنی» عشق فریاد می زند

و تاریخ سالها صبر می کند تا خمینی کبیر بیاید و لبیک گوید

و پیرجماران را در میان مکاران و پلیدان تنها بگذارد

و او به طول عمر انقلاب در هر تریبونی فریاد بزند

تا بالاخره گوش های شنوایی منتظر شنیدن پاسخ این سوال باشند:

پس چگونه می توان بر نفاق غلبه کرده و توحید را و عدالت را و هر آنچه نیاز فطرت بشری است در جهان پیاده ساخت؟

و او قبل از سوال پاسخ داده باشد : تولید علم ،   تولید علم ،   تولید علم!

۹۲/۱۱/۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰

نظرات  (۱)

سلام
 با مطلب: "آیا میتوان گفت...؟!!!"  به روزم...
منتظر حضور و نظرتان هستم...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">