حامیان تفکر اسفندیار رحیم مشایی

آخرین مطالب
پیوندها

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانشگاه» ثبت شده است

۲۲:۵۶۲۰
مهر
دولت بهار: جناب روحانی! من با پوست و گوشت خود ، شلاق آزادی های آکادمیک مطلوب شما را لمس کرده ام. آنجا که تنها متملقین و چاپلوسان اعتدال خواه در نعمت آزادی غوطه می خورند و در برابرتان بار می یابند و سهم منتقدین دولت شما جز برچسب بی سوادی و بی شناسنامه گی نیست، تا مدام در دل زمزمه کنند که : «ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا»
  

دولت بهار/ دکتر عبدالرضا داوری در واکنش به اظهارات رئیس دولت یازدهم در دانشگاه تهران، نامه سرگشاده ای خطاب به وی نوشت. متن این نامه در ادامه آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
یَا أَیُهَا الَذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفعَلُونَ ؛ سوره صف آیه 2
حجت الاسلام جناب آقای حسن روحانی
مقام محترم ریاست جمهوری
پس از سلام آنچه می نویسم تنها فریادی است بر سرچاه که می دانم به جایی نمی رسد و دریغا که آزموده رامی‌‌آزمایم چه در برابر نودولتانی که قبای «تهمت و تخریب» بر اندام «تدبیر» پوشانده اند و چراغ «امید» را به آتش «غرب» فروزانده اند و سازه «سازندگی» بر پی و شالوده «وابستگی» بنا کرده اند و رگ «عدالت» به تیغ «اعتدال» سپرده اند و «اشداء و رحماء» را «وارونه» کرده اند، چه جای «مخاطبه» و «مذاکره»؟! دولتمردانی را که تدبیرشان غریبه گرایی و امیدشان وابسته گرایی است و دغدغه شان اشرافیت گستری و اشراف پروری است چگونه می توان به بوته خطاب و نقد کشاند وقتی که پیشاپیش منتقدانشان را بی سواد و بی شناسنامه می نامند؟ پس آنچه می خوانید را تنها یک نشانه بدانید از تناقضات قول و عمل دولت تان که در دل و جان جامعه ایرانی فهم شده است.
جناب روحانی! هنگامی که شنیدم در آیین بازگشایی دانشگاه ها گفته اید: «در یکسال گذشته تلاش‌مان این بوده که فضای دانشگاه از فضای امنیتی فاصله بگیرد... تلاش ما طی یکسال گذشته بر این بوده که در فضای دانشگاه‌ها همه گروه‌ها نظرات سیاسی و نقد خود را داشته باشند... سعه صدر پیدا کنیم و بگذاریم افراد حرفشان را بزنند. بخاطر یک اشکال کوچک آدم‌های بزرگ را کنار نگذاریم. » با خود گفتم عجبا! اکنون که رییس دولت چنین بر طبل غیرامنیتی شدن محیط دانشگاه می کوبد، نکند در خواب بوده ام که آذرماه پیشین، آن نهاد امنیتی مستقر در جهاد دانشگاهی، یعنی ...، مرا به ساختمانی امن احضار کرد و ساعتی از روابطم با دکتر احمدی نژاد و رفت و آمدم با چهره ها و رسانه های هواخواه دولت گذشته پرسید و از اظهاراتم کاغذها سیاه کرد و هفته ای دیگر هم نامه لغو قرارداد هیئت علمی دانشگاه را در کف دستم نهاد. با خود گفتم اکنون که رییس دولت این چنین خود را پاسدار آزادی های آکادمیک و تنوع و تکثر محیط دانشگاه می نمایاند، نکند در خواب بوده ام که روزی دیگر، نیروی تحت امر و حکم رییس جمهوری، بازگشتم به دانشگاه را به فراقت از دکتر احمدی نژاد و طعن و لعن دولت قبل مشروط ساخت که پاسخ شنید از وجود محمود ایران، مویی به عالمی نفروشم چه تا امروز هم از دوست ایران و ایرانی کم گفته ام که «هرچه گفتیم جز حکایت دوست در همه عمر از آن پشیمانیم»
جناب روحانی! من با پوست و گوشت خود، طعم شلاق آزادی های آکادمیک مطلوب شما را چشیده ام. آنجا که تنها متملقین و چاپلوسان اعتدال خواه در نعمت آزادی غوطه می خورند و در برابرتان بار می یابند و سهم منتقدین دولت شما جز برچسب بی سوادی و بی شناسنامه گی نیست، تا مدام در دل زمزمه کنند که: «ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا»
و سرآخر آنکه جناب روحانی! 432 روز از دولتداری شما رفته و 1028 روز دیگر را نیز به فضل الهی خواهیم گذراند «تا سختی کمان شما نیز بگذرد.»
عبدالرضا داوری -17 مهر