مکتب ایران از حقیقت تا جنجال2
آغاز ماجرا؛ مکتب ایران
اسفندیار
رحیممشایی، رئیس وقت دفتر رئیس جمهور، در مراسم اختتامیه همایش ایرانیان
مقیم خارج از کشور، در ۱۳ مرداد ۸۹، سخنانی بر زبان راند که سرآغاز
انتقادات جدید از وی، احمدینژاد و دولت شد. [۱] وی گفت:
«مکتب
اسلام دریافتهای متنوعی از آن وجود دارد… دریافت ناب از حقیقت ایمان و
وحقیقت توحید وحقیقت اسلام مکتب ایران است. باید از این پس ما مکتب ایران
را به دنیا معرفی کنیم.»
وی از زیبایی جوهر اندیشهی ایرانی، تعظیم خدا و انسان در ایران و همراهی اقتدار و مهربانی در جنس ایرانیان گفت.
پس
از این سخنان، بسیاری از شخصیتهای سیاسی با انتقاد از سخنان مشایی آن را
تقابل با اسلام و انقلاب و ولایت فقیه دانستند. به عنوان نمونه، بیش از
۱۰۰ نماینده مجلس و ۱۶ نماینده روحانی مجلس در نامههایی جداگانه خواستار
برخورد رئیس جمهور با رئیس دفترش شدند.[۲] از صریحترین واکنشها،
اظهارات آیتالله مصباح یزدی، آیتالله خاتمی، احمد توکلی، علی مطهری،
سردار فیروزآبادی، حبیبالله عسگراولادی، محمدرضا باهنر و داوود
احمدینژاد بود که در ادامه به این اظهارنظرها اشاره خواهد شد.
مشایی
در پاسخ به انتقادات، در مراسم بزرگداشت مقام خبرنگار و شهدای عرصه خبر و
اطلاعرسانی (۸۹/۵/۱۶) مکتب ایران را همان اسلام ناب امام خمینی
دانست.[۳]
وی چند روز بعد در دیدار جمعی از دانشجویان (۸۹/۵/۲۰) از
«برخورد سطحی، چکشی و غیرعادلانه از سوی برخی اندیشمندان و فعالان حوزه
دین» ابراز تأسف کرد و برخوردها را «دور از استدلال و فاقد مبانی و آداب
نقادی» و «ناسزاگویی، اتهامزنی و بالا بردن صدا» توصیف کرد.[۴]
مشایی
چندی بعد (۹۰/۳/۷) در نشستی خبری[۵] بسیاری از مسائل طرح شده را بینسبت
با سخنان خود دانست و گفت که منتقدان سخنان وی را مستقیما نخوانده اند و
نفهمیده اند. وی گفت: «امام با طرح اسلام ناب و اسلام آمریکایی، نجات
اسلام و نشر اسلام حقیقی برای جهان را دنبال میکرد؛ بنابراین مکتب ایران،
یعنی اسلام ناب، توحید واقعی و مکتب اهل بیت(ع).»
برگرفته شده از tabyin.blog.ir
خوبه
باآروزی موفقیت یاران گفتمان انقلاب(حامیان رحیم مشایی و دکتراحمدی)