با توجه به سخنان رهبری عزیز انقلاب و تعبیر ایشان از شعار اعتدال به
«اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» و با توجه به عملکرد 8 ساله
دکتر احـمدی نژاد با دکتر روحانی در برخورد با مـخالفان و منتقدان و
همچنین در موضوع سیاست خارجی ، با وجودی اینکه شعار اعتدال از آن دکتر
روحانی و دولت متبوع وی است ولی می توان تحقق این شعار را در عمل و کردار
به دکتر احمدی نژاد و گفتمان غالب دولت های نهم و دهم نسبت داد و چه خوب
است دکتر روحانی و دولتمردان مدعی اعتدالگرایی به مسیر و روش دولت قبل روی
آورده و مشی اعتدال و اعتدالگرایی را از احمدی نژاد بیاموزند.
به گزارش پایـگاه جوان انقلابی ؛
دیدگاه میـهمان | پارسا افشاری – تهران :
ـ
ـ
پرده اول :
محمود احـمدی نژاد در مناظره با مهدی کروبی – خرداد ۱۳۸۸ :
بنده
انشاءالله اگر دور بعد مردم به من رای دادند هرگز از سیاست خارجی جنابعالی
و آقای خاتمی پیروی نخواهم کرد اینجا به صراحت بگویم چون به ضرر کشور می
دانم هسته ای را دادند، محور شرارت هم شدند، تعهد هم دادند الان همه چیز
برگشته است.
ـ
این سخن
صریح محمـود احمدی نژاد بیانگر گفتـمان و شیوه وی در مدیریت سـیاست خـارجی و
مسیر دسـتگاه دیپلماسی کشور در سال های دولت نهـم و دهـم بود. در این
سالها احمدی نژاد بر خلاف سالهای دولت اصلاحات ، حالت تدافعی و بعضا
ذلیلانـه را در برابر قدرتهـای جهانی کنار نهاد و با شجاعت به مطالبه گری و
حمله به آرمان ها و خطوط قرمز آنان دست زد به گونه ای که وی و دولتـش ،
صریح ترین و مستحکم ترین انتقادات و سخنان و کنایه های خود را نثار دول
مستکبر غربی و رژیم صهیونیستی و ارتجاع عرب می نمود.
در مقابل
نیز دستگاه عظیم و طویل رسانه ای استکبار در داخل و خارج به سیاه نمایی و
لجن پراکنی علیه این اقدامات پرداختند تا رئیس جمهور وقت را شخصی افراطی و
تندرو بنمایانند.
ـ
اما رهبری معظم انقلاب برخلاف این رسانه ها دیدگاه دیگری به سیاست های خارجی دولت های نهم و دهم داشتند :
ـ
در
دولت نهم و دهم -از وقتی که آقای احمدینژاد آمده- بحث حاکمیت دوگانه
نیست؛ حاکمیت یگانه است؛ یعنی دولت و رهبری و تشکیلات در امتداد یک خط قرار
دارند؛ این را من جازما و قاطعا به شما عرض میکنم. البته معنایش
این نیست که اختلاف نظری وجود ندارد، یا فلان مسئول دولتی یا رئیسجمهور
یا غیر رئیسجمهور در نظرات و افکارشان نقاط اشتباهی ندارند؛ چرا، از این
قبیل هست، همیشه بوده، باز هم هست مواردی که اختلافنظر بین بنده و شخص
آقای رئیسجمهور وجود دارد؛ یکی دو تا هم نیست؛ موارد متعددی هست که
اختلافنظر وجود دارد – البته یک جاهایی هست که مطلب برای من محرز و
روشن و جزمی است، میگویم آقا این کار نباید بشود؛ خب واقعا گوش میکنند و
جلویش گرفته میشود؛ …. در گذشته گاهی کارهایی انجام
میگرفت که آدم حقیقتا نگران و مضطرب میشد. الآن رئیسجمهور با هرکسی در
دنیا ملاقات کند و حرف بزند، من از حرف زدن او نگران نیستم. اطلاع هم
ندارم، اما نگران نیستم. میدانم که در خلاف جهت انقلاب و سیاست کلی نظام
مطلبی گفته نخواهد شد، مطلبی پیش نخواهد رفت؛ ولو حالا به لحاظ تعارف دو
کلمه هم یک چیزی بگویند، اما کاری پیش نخواهد رفت؛ این را خاطرم جمع است. در
گذشته این جور نبود؛ یک ذره غفلت میکردیم، یکهو یک کاری انجام میگرفت.
پیش من آمدند و گفتند ما میخواهیم از بانک جهانی قرض کنیم. آقایانی که توی
مسایل پولی و اینها اطلاعاتی دارند، میدانند چقدر این کار چیز خطر ناکی
است. احتیاجی هم نداشتیم، اما گفتند میخواهیم قرض کنیم. من گفتم این کار
را نکنید. اول رئیسجمهور این را به من گفت -مال هشت نه سال پیش است- بعد
من گفتم این کار مصلحت نیست، نکنید. رفتند، ولی بعد دیدم دوسه نفر از
کارشناسهای اقتصادی و مسایل پولی و بانکی دولت آمدند با من صحبت کردند و
گفتند آقا ما این را احتیاج داریم؛ ناچاریم این کار را بکنیم. من دیدم این
اصلا برنامهریزی شده است؛ میخواهند این کار را بکنند! جلسه بعد که
رئیسجمهور پیش من آمد، گفتم آقا اگر شما این کار را کردید، من با این کار
اعلام مخالفت خواهم کرد. ترسیدند، دیگر نکردند. کارها اینجوری بود اما
امروز چنین چیزهایی پیش نمیآید. آن وقت صدراعظم آلمان «کهـل» بود. او با
رئیسجمهور ما ارتباطات خوبی داشت. تلفنی با هم صحبت میکردند، چه
میکردند؛ من هم همین ارتباطات را تایید میکردم. او یک نفر مامور هم
گذاشته بود که به ایران میآمد و صحبت میکرد و میرفت و قرار میگذاشت. یک
شب رئیسجمهور به من کاغذی داد گفت ما اینها را نوشتهایم تا نماینده
رئیسجمهور ایران اینها را به این نمایندهای که از آلمان میآید بدهد. من
بعدا نگاه کردم دیدم نوشته شما انتظارات خود را از جمهوری اسلامی بیان
کنید؛ شما از ما چه انتظاراتی دارید؟! این خیلی چیز خطرناکی بود. خیلی
اوقاتم تلخ شد. من پیغام دادم، گفتم او غلط میکند از ما انتظارات داشته
باشد! او چهکاره است؟ آن وقت دولت آلمان تنها دولت اروپایی بود که با
جمهوری اسلامی یک ارتباطی داشت. گفتم مثل آن کسانی که بلاتشبیه یک زن
بدنامی را از توی آن محله بدنام بیرون میآورند و آب توبه روی سرش میریزند
و زیر حمایت خودشان میگیرند. اینها میخواهند با جمهوری اسلامی اینجوری
رفتار کنند. مگر آلمان کیست که بخواهد با جمهوری اسلامی اینجور برخورد
کند؟ او هم گفته بود که شماها هر کاری با اروپا دارید، به ما بگویید تا ما
این کارها را برایتان انجام دهیم. اینها هم یک فهرستی نوشته بودند که ما
این را میخواهیم، این را میخواهیم. من گفتم شما میخواهید با بلژیک، با
ایتالیا، با اتریش ارتباطات داشته باشید، به این چرا میگویید؟ ببینید
خطاها، خطاهای اصولی و اساسی بود. آدم یک ذره غفلت میکرد، چنین چیزی پیش
میآمد. این را من به شما عرض بکنم؛ امروز چنین چیزهایی وجود ندارد.
[سفر اسـتانی به شهر مقدس قم - ۶ آبان ۱۳۸۹]
ـ
ـ
اما
نکته قابل ذکر دیگر در این سالها که می توان به آن اشاره نمود ، روحیه و
منش رئیس جمهور و دولتمردان است که هیچ شان و جایگاهی جز توکری و خادمی ملت
برای خود قائل نبودند و هیچ گاه از موضع بالاتر به مردم نمی نگریسـتند.
شاید
نقظه عطف فرهنگی سال های دولت نهم و دهم با رسانه های منتقد و بعضا تخریب
کننده را به عدم برخورد ، ندادن پاسخ غیرمحترمانه و یا برچسب نزدن به
منتقدان و مخالفان باوجود حجم گسترده انتقادات و سیاه نمایی های مغرضانه
رسانه های داخلی و خارجی به رئیس جمهور وقت و دولت های نهم و دهم اشاره
نمود ؛ در واقع ملت ایران و جهانیان احمدی نژاد را با آن سبک سخن گفتن ساده
و بی آلایشش ، هیچ گاه وی را خارج از دایره ادب و متانت و تقوا ندیدند و
در مقابل نیز هیچ گاه مشاهده نکردند که وی در برابر زیاده خواهان و
مستکبران خضوع نماید یا اندکی از لحن حملات و انتقادات خویش نسبت به
ابرنکبت ها کاهش دهد. بی شک حوادث سازمان ملل و دانشگاه کلمبیا و اجلاس ژنو
و… از یاد رفتنی نمی باشد.
ـ
اما در این
بین عده ای هنوز به برخی کلمات و ادبیات وی ان قلت دارند که در اینجا
نمونه ای از آن را بررسی می نماییم ؛ پیش از آن قابل ذکر است که تمامی این
سخنان ، کنایه ها و توهین ها به ملت ایران و حتی منتقدان داخلی نیست و همگی
خطاب به دشمنان ایران اسلامی بخصوص آمریکا و اسرائیل است :
ـ
• آن ممه را لولو برد (در همایش ایرانیان مقیم خارج از کشور خطاب به دولت آمریکا)
• آب را بریزید همان جایی که میسوزد (در همایش ایرانیان مقیم خارج از کشور خطاب به دولت آمریکا)
• آن صهیونیستهای احمق آدم اجیر کردند که مرا بکشد (در همایش ایرانیان مقیم خارج از کشور خطاب به اسرائیل)
• اگر بدخواهان به حقوق ملت ایران تجاوز کنند، این ملت با چاقوی زنجان دست و پای آنها را قطع می کند. (آذرماه ۸۷)
• گندهتر و گردن کلفتتر از تو هم نتوانست غلطی بکند. (در سفر استانی آذربایجان غربی در فروردین ۸۹ خطاب به اوباما)
• آنقدر قطعنامه صادر کنید نا قطعنامهدانتان پاره شود (آذر ۸۷ )
• آمریکا همچون چهار پای در گل گیر کرده در باتلاق منطقه است / ریگان و وزیر خارجه آمریکا جزء بیشعورهای عالمند. (سومین سفر استانی به اصفهان)
• آقای لنکرانی مثل هلو میماند.
• ملت
ایران یک ملت متحد است، امروز خبرنگاری سؤال کرد و گفت؛ بعضیها گوشه و
کنار کارهایی را انجام میدهند، اغتشاش است، شورش است اعتراض است، واژههای
تندی را به کار برد. من یک مثالی زدم، نتیجهگیری کردم، برای شما عرض
میکنم، گفتم شما اشتباه میکنید، ملت ایران یکپارچه است. در یک مسابقه
فوتبال، ۵۰ هزار ۷۰ هزار تماشاچی میروند، آن کسی که تیمش باخته وقتی
میآید بیرون عصبانی است و به هر دری میزند. در ایران در انتخابات، ۴۰
میلیون نفر خودشان بازیگر اصلی و تعیینکننده اصلی بودند، حالا چهار تا خس
و خاشاک یک کارهایی میکنند، بدانید این رودخانه زلال ملت جایی برای
خودنمایی آنها نخواهد گذاشت.
ـ
شایدبتوان
نقطه اوج این برخورد را به مصاحبه تلویزیونی رئیس جمهور با مردم اشاره کرد
که خبرنگار خبرگزاری مهر بجای پرسیـدن سوال ، با قرائت یک بیاینه سیاسی
بشـدت رئیس جمهور و دولت وی را مـورد انتقاد و بعضـا تخریب قرار می دهد ولی
پاسخ محترمانه ، مودبانه و خواندنی احمدی نژاد بسیار زیبا و درس آموز است :
ـ
ـ
•
خیلی متشکرم! خبرگزاری مهر، یک خبرگزاری وابسته به سازمان تبلیغات است و
با پول دولت هم اداره می شود. شما یک بیانیه خواندید اشکالی هم ندارد. من
تحمل می کنم، اما مطمئنا شما پیش هیچ مسئول دیگری نمی توانید چنین بیانیه
ای بخوانید. فقط پیش احمدی نژاد می توانید.
ـ
ـ
ـ
پرده دوم :
اعتماد اکثریت ملت ایران در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری ، دکتر حسن روحانی بود.
وی که
اساسا دیپلماسی احمدی نژاد و دولتهای وی را قبول نداشـت تقریبا راه و منش
دولت اصلاحات و سازندگی را در عرصه سیـاست خارجی درپـیش گرفت .
یکی از ویژگی های این دوره را میتوان به گفـته دولتمردان اعتدال ، «دوری از جنجال سازی و هزینه تراشی های بی جا»
عنوان نمود که حاصل این تفکر را میتوان به حواشی پیرامون توافقنامه ژنو در
موضوع هسته ای و دیدارهای مکرر وزیر خارجه کشورمان با همتای آمریکایی خود
اشاره کرد ؛ البته از تماس تلفنی رئیس جمهور کشورمان با رئیس جمهور آمریکا
تنـها ۲ ماه پس از به ریاست جمهوری رسیدن روحانی نمی توان چشم پوشی نمود ،
امری که در تاریخ انقلاب اسلامی بی سابقه بوده و رهبری معظم انقلاب آن را
تلویحا «نا به جا» خواندند.
ـ
اما در این
زمان با توجه به عادت برخی رسانه ها و گروه ها به انتقاد و سیاه نمایی و
نقد غیرمنصـفانه به دولـت قبل و البته با عتایت به عدم برخورد دولت مردان
سابق با این جنجـال های رسانه ای ، عده تصور کردند که این دولت نیز همچون
دولت قبل از صبر و حوصله زیادی برای شنیدن سخنان مخالفین و منتقدان
برخوردار است ولی خیلی زود همگان فهـمیدند که قسم های سه گانه روحانی مبنی
بر «والله بالله تالله سال های ۸۴ تا ۹۲ گذشت و دیگر تکرار نمی شود» حقیقت دارد و حداقل سال های انتقاد پذیری و صبوری دولت احمدی نژاد با منتقدین و مخالفین به پایان رسیـده است.
ـ
در این بین
در حالی که رئیس جمهور کشورمان اوباما را باهوش و مودب میخـواند و عکس های
وزیر امور خارجه دولت یازدهم با همتای آمریـکایی اش و یا عکس یادگاری
معاون وزیر خارجه کشورمان از وزیر خارجه امریکا در وسط مذاکرات برای شبکه
اجتماعی اش و همچنین ماجراهای تایید تلویحی هولوکاست توسط ظریف در رسانه ها
منتشر میگردد ولی از آن طرف بعضا دیده میشود که رئیس جمهور و دولتمردان
نیز با بی صبری و ناراحتی به برچسب زنی به منتقدان داخلی خود همچون «بی
شناسنامه ، «بی سواد» ، «ترسو» ، «بزدل» ، «متوهم» و… مشغول هستند.
ـ
ـ
شاید بتوان
مهم ترین و معروف ترین این برچسب زنی را در روزهای اخیر برشمریم ؛ آنجا که
رئیس جمهور در همایش رؤسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از
کشور سخنرانی گفت:
یک عده به
ظاهر شعار میدهند ولی بزدل سیاسی هستند و تا حرف مذاکره پیش میآید
میگویند ما میلرزیم. به جهنم؛ بروید یک جای گرم برای خود پیدا کنید.
خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده است.
ـ
ـ
ـ
پرده سوم :
حضرت امام خامنه ای در ۱۶ تیرماه امسال در دیدار با کارگزاران نظام اسلامی ، واژه اعتدال را معنا فرمودند :
«شعار دولت، اعتدال است؛ اعتدال، شعار بسیار خوبی است،
ما هم تأیید میکنیم اعتدال را؛ افراط محکوم است و بد است. سفارشی که من
میکنم این است که مراقب باشید جریانهای مؤمن را با شعار اعتدال کنار نزنند؛
بعضیها این کارها را دارند میکنند، من میبینم در صحنهی سیاسی کشور؛ با
شعار اعتدال، با شعار پرهیز از افراط، سعی میکنند جریان مؤمن را که در
خطرها آن جریان است که زودتر از همه سینه سپر میکند، آن جریان است که
دولتها را در مشکلات واقعی به معنای حقیقی کلمه حمایت میکند، کنار بزنند؛
مراقب باشید. اسلام، مظهر اعتدال است. این “اَشِدّاءُ عَلَی
الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم” اعتدال است؛ “قتِلوا الَّذینَ یَلونَکُم مِنَ
الکُفّار” اعتدال است؛ امربهمعروف و نهیازمنکر اعتدال است – اعتدال اینها است دیگر.»
ـ
ـ
ـ
سخن آخر :
با توجه به
سخنان رهبری عزیز انقلاب و تعبیر ایشان از شعار اعتدال به «اَشِدّاءُ
عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» و با توجه به عملکرد ۸ ساله دکتر
احـمدی نژاد با دکتر روحانی در برخورد با مـخالفان و منتقدان و همچنین در
موضوع سیاست خارجی ، با وجودی اینکه شعار اعتدال از آن دکتر روحانی و دولت
متبوع وی است ولی می توان تحقق این شعار را در عمل و کردار به دکتر احمدی
نژاد و گفتمان غالب دولت های نهم و دهم نسبت داد و چه خوب است دکتر روحانی و
دولتمردان مدعی اعتدالگرایی به مسیر و روش دولت قبل روی آورده و مشی
اعتدال و اعتدالگرایی را از احمدی نژاد بیاموزند.
ـ