حامیان تفکر اسفندیار رحیم مشایی

آخرین مطالب
پیوندها

درباره "به جهنم" روحانی

پنجشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۴۱ ق.ظ
سیدمحمد خاتمی ، در 8 سال ریاست جمهوری اش ، اشتباه بزرگی را مرتکب شد. او با جریان تخریب با تساهل و نجابت برخورد کرد در حالی که وظیفه داشت به عنوان رئیس جمهور ایران ،‌از منافع ملت ایران در برابر جریان ویرانگر تخریب محافظت کند... برای مردم ، ادبیات احمدی نژاد امری عادی و البته تأثر انگیز شده بود اما حتی نزدیک شدن به چنان ادبیاتی از سوی "شیخ دیپلمات"‌ قابل قبول نیست.
عصرایران - رئیس‌جمهور با انتقاد از «مذاکره‌هراس»هاگفت: یک عده به ظاهر شعار می‌دهند ولی بزدل سیاسی هستند و تا حرف مذاکره پیش می‌آید می‌گویند ما می‌لرزیم. به جهنم؛ بروید یک جای گرم برای خود پیدا کنید. خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده است. (عصرایران 93/5/20)

مخالف بر دو نوع است:‌ اول آن که از سر دلسوزی یا باور یا هر علت دیگری جز "لجاج و منافع شخصی و گروهی" ، نقدی بر عملکردها دارد و اگر توضیح قانع کننده دریافت کند، می پذیرد.

دوم این که اساساً با عملکرد کاری ندارد، نه چشم بینایی دارد و نه گوش شنوا ؛ بلکه در صدد تخریب و به زیر کشیدن رقیب است تا خود به جای وی بنشیند و صاحب قدرت شود (یا قدرت از کف رفته را باز به چنگ آورد).

واقعیت این است که اغلب مخالفان شناخته شده دولت روحانی از دسته دوم اند. آنها ولو به بهای از دست رفتن منافع ملی، همچنان سیاسی کاری های خود را ادامه می دهند تا بلکه با تحمیل هر هزینه ای هم که شده، بار دیگر به قدرت بازگردند و بار بندند. برای آنها یک دولت شکست خورده و یک ملت تحت تحریم که نتیجه اش تصدی قوه مجریه توسط خودشان باشد ، بهتر از دولت سربلند و ملت در رفاهی است که دیگری رئیس جمهورش باشد.

چنین منتقدانی ، نه "منتقد" که "مخرّب" هستند و ما نیز معتقدیم که "به جهنم" که ناراضی اند زیرا ملت ایران که ضامن قدرت یافتن آنها نیستند و قرار نیست ملتی در رنج باشند تا طایفه ای آزمون پس داده و رد شده، کامروای قدرت و ثروت شوند.

اما یک نکته را باید مد نظر داشت و آن این که روحانی ، رئیس جمهور همه مردم ایران است، چه آنان که به وی رأی داده اند ،‌چه آنان که به فرد دیگری رأی داده اند و چه کسانی که اصلاً رأی نداده اند. او رئیس جمهور منتقدان و تخریبگران خود نیز هست. بنابر این باید در ادبیاتی که به کار می برد ، دقت کند و حرمت "همه" را پاس بدارد.
دعوت جبهه تخریب به جهنم ، هر چند حرف دل بخش عمده ای از مردمی است که سال ها در جهنم افراطیون سوخته اند و ساخته اند ،‌ اما نباید از زبان رئیس جمهوری باشد که مظهر وفاق ملی است.

وانگهی چنین ادبیاتی ، گزک به دست همان تخریب گران می دهد که خود را به عنوان منتقد جا بزنند و مظلوم نمایی کنند ؛‌همان هایی که ادبیات سخیف احمدی نژاد برایشان نوش بود و گوارا و هرگز به او و همقطارانش که با "آن ادبیات از یاد نرفتنی" سخن می گفتند ،‌اعتراض نداشتند!

روحانی باید یادش باشد که یکی از مؤلفه های دوران احمدی نژاد ،‌ ادبیات نازل و دون شأنی بود که رئیس جمهور سابق به کار می برد و مردم ،‌به چنان طرز حرف زدنی حساسیت پیدا کرده اند.

 برای مردم ، ادبیات احمدی نژاد امری عادی و البته تأثر انگیز شده بود اما حتی نزدیک شدن به چنان ادبیاتی از سوی "شیخ دیپلمات"‌ قابل قبول نیست.

روحانی به جای این که از دست این جریان تمامیت خواه عصبانی شود و بهانه به دست شان بدهد،‌ کافی است گوشه ای از کارنامه شان را به مردم بنمایاند تا مردم بدانند آنان که اظهار دلواپسی می کنند و این روزها ، ترس و لرز برشان داشته ، نه از خاموشی سانتریفیوژها که از خاموشی منافع میلیاردی خود نگرانند: کسانی که تا دیروز با جلو انداختن امثال بابک زنجانی، نفت کشور را می بردند و می فروختند و پولش را پس نمی دادند، کسانی که از صدقه سر تحریم ، با طرف های خارجی زد و بند می کردند و قطعات صنعتی را با ده برابر قیمت به کشور خودشان می فروختند ، کسانی که به اسم طرح های فرهنگی ، بودجه های میلیاردی می گرفتند و خوش به حال شان می شد و ... .

روحانی به جای این که عصبانی شود و لب به سخنانی بگشاید که در شأن اش نیست ، بهتر است این مسائل را بازگو کند و پرونده های آنان را به دستگاه های اطلاعاتی و نظارتی و قضایی بسپارد تا دلواپسی های دروغین یادشان برود و یادشان بیاید که الان باید دلواپس جوابگویی به 8 سال غارت بی وقفه مملکت باشند.

سیدمحمد خاتمی ، در 8 سال ریاست جمهوری اش ، اشتباه بزرگی را مرتکب شد. او با جریان تخریب با تساهل و نجابت برخورد کرد در حالی که وظیفه داشت به عنوان رئیس جمهور ایران ،‌از منافع ملت ایران در برابر جریان ویرانگر تخریب محافظت کند.

دعوت از روحانی برای درشت سخن نگفتن با تخریب گران،‌ به معنای تکرار تجربه خاتمی نیست بلکه به این معناست که اتفاقاً نباید به این جریان رسمیت بخشید و بهانه به دست شان داد بلکه باید با آنان به زبان حقوق سخن گفت چرا که کارنامه شان ، نشان می دهد که در این عرصه حرفی برای گفتن ندارند و باید پاسخگوی حقوقی کارهایی که کرده اند باشند.

فحش دادن و ایراد اتهامات بی پایه و اساس،‌ "مزیت نسبی" جریان تخریب است. فروغلتیدن در عرصه ای که حریف در آن تبحر ویژه دارد ، کار انسان عاقل نیست بلکه باید حریف را به عرصه ای کشاند که مزیت نسبی در آن متعلق به خود است.
در مثل مناقشه نیست:‌ فحش دادن انسانی درستکار به زنی بدکاره که "تو چنینی و چنان" ، هر چند منطبق بر واقع باشد اما نه در شأن گوینده است و نه زن بی عفت را می آزارد بلکه بر عکس از این که می تواند در میدان بی حیایی، با او در افتد و پیروز شود خوشحال می شود.
۹۳/۰۵/۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰

نظرات  (۲)

سلامـ
وبلاگ خوبی داری
خوشحال میشم بهم سر بزنی
یا علی
۲۴ مرداد ۹۳ ، ۰۲:۱۴ میثم دیانی

سلام

به روز هستم

http://modafeanhaghighat.blogfa.com/

یا هادی(ع)[گل]

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">