حامیان تفکر اسفندیار رحیم مشایی

محمد جوادی/ سایت فردا متعلق به کاندیدای ناکام دو انتخابات 84 و 92 ریاست جمهوری، که در یک برنامه ریزی دقیق، با انتشار یادداشتهای تخریبی متعدد و البته ضعیف در خصوص رئیس جمهور سابق، به خیال خود درپی از بین بردن محبوبیت رئیس جمهور سابق است، این بار در یادداشتی که حاوی گاف های بزرگ و ایرادات محتوایی متعدد است، یک رکورد کم نظیر را در این زمینه به ثبت رساند.
تنها در پاراگراف اول این یادداشت که تحت عنوان «هیئت‌های مذهبی باز هم پاتوق احمدی‌نژاد می شود؟» منتشر شده، چند گاف بزرگ وجود دارد.
بخوانید:
«انتخابات سال 84 یکی از عجیب ترین سال های سیاسی ایران پس از انقلاب را رقم زد و طی آن محمود احمدی نژاد، شهردار وقت تهران در سال های 80 تا 84 به یکباره قصد ورود به عرصه ریاست جمهوری کرد و حامیانش نیز وی را رجایی دیگر خواندند تا بدین شکل پایگاه اجتماعی قشر حزب اللهی جامعه که در دوران اصلاحات تا حدودی گوشه نشین شده بودند را با خود همراه کند. اما این حربه احمدی نژاد جواب داد و در شرایطی که اکبر هاشمی رفسنجانی با چند میلیون اختلاف رای در دور اول توانسته بود در جایگاه نخست کاندیداها قرار گیرد، در دور دوم 7 میلیون رای مقابل احمدی نژاد کم آورد تا بدین ترتیب نظام سیاسی ایران وارد دوره ای جدید شود. »
محض اطلاع نویسنده این یادداشت باید گفت، دکتر احمدی نژاد دقیقا از اردیبهشت ماه سال 82 شهردار تهران بوده و نه از سال 80. ایشان به یکباره قصد ورود به عرصه ریاست جمهوری نکرد و حداقل دو ماه قبل از محمد باقر قالیباف اعلام کاندیداتوری کرده بود. اکبر هاشمی رفسنجانی دور اول تنها با حدود پانصد هزار رای اختلاف اول شد و نه چند میلیون رای!! و رجایی دیگر نامیده شدن او نه شعار بلکه واقعیت زندگی پنجاه و هفت ساله دکتر احمدی نژاد است و این شعار پایگاه اجتماعی قشر حزب اللهی نبود که پایگاه اجتماعی همه ملت ایران بوده و هست. رجایی رئیس جمهور ملت ایران بود که اگر شهید نشده بود با توجه به خط و منش سیاسی اش، قطعاً مورد بی لطفی قشر حزب اللهی امروز مورد نظر نویسنده محترم این یادداشت قرار می گرفت.
در ادامه نویسنده یادداشت مذکور، به اقدامات زاویه دار با جریان حزب اللهی توسط رئیس جمهور سابق پس از سال 88 اشاره می کند و می نویسد:
«ماجرای اظهار نظر عجیب یار غار احمدی نژاد در خصوص رژیم صهیونیستی، انتخاب رحیم مشایی به عنوان معاون اول رئیس جمهور و مخالفت رهبری، عزل یک شبه وزیر اطلاعات و مخالفت رهبری و خانه نشینی 11 روزه، شکایت از مداحان اهل بیت، بی توجهی به وضعیت فرهنگی و حجاب و اقدامات بسیاری دیگر سبب شد تا احمدی نژاد در جریان دوران 4 ساله دوم زاویه های بسیاری با جریان حزب اللهی پیدا کند.»
محض اطلاع بیشتر نویسنده محترم ماجرای اظهار نظر مهندس مشایی در خصوص مردم سرزمینهای اشغالی بود و نه در خصوص رژیم صهیونیستی و این اظهار نظر مربوط به سال 1387 یعنی مربوط به دوره اول دکتر احمدی نژاد بوده و نه مربوط به دوره دوم، معاون اولی مهندس مشایی هم انتصاب بود و نه انتخاب، عزل وزیر اطلاعات هم یک شبه صورت نگرفت و اختلافاتی بود که مدت زمان نسبتا طولانی منتهی به صدور حکم برکناری وزیر اطلاعات شد، خانه نشینی رئیس جمهور نیز براساس آنچه از اخبار مربوط به دیدارها و پیامهای رسمی رئیس جمهور سابق در آرشیو سایت رسمی ریاست جمهوری و همچنین خبرگزاری های فارس و مهر مشخص است حداکثر یک هفته بوده و یازده روز نبوده است. شکایت از مداحانی که اظهارات شرم آور و مخالف با همه موازین اخلاقی و اسلامی در جمع مردم داشته اند، اگر زاویه گرفتن با جریان حزب اللهی است که تعریف شما از الله و حزب الله باید مورد بازبینی مجدد قرار بگیرد.
او در ادامه می نویسد:
«سرانجام نیز با از دست دادن قدرت اجتماعی این جریان و کنار رفتن محبوبیت رئیس دولت های نهم و دهم، این فرصت برای مخالفان احمدی نژاد و یارانش به وجود آمد تا در انتخابات سال 92 درخشیده و جایگاه ریاست جمهوری را تصاحب کنند. »
آنچه همگان دیدند و ما دیدیم کنار رفتن محبوبیت رئیس دولت های نهم و دهم نبود که باعث ایجاد فرصت برای مخالفان او و درخشش در انتخابات 92 شد بلکه کنار زدن تنها گزینه دولت قبل بود که باعث ایجاد فرصت برای مخالفان او شد.
با توجه به اینکه همه کاندیداهای موجود در انتخابات سال 92 بدون استثناء خود را از مخالفان رئیس جمهور سابق معرفی کردند و تنها گزینه دولت قبل نیز رد صلاحیت شد، لذا درخشش مخالفان دولت قبل در انتخابات سال گذشته تنها دلیلش می تواند همان رد صلاحیت تنها گزینه دولت قبل باشد و نه کنار رفتن محبوبیت رئیس جمهور سابق که البته این مهم نیاز به داشتن کمی منطق در استدلال و انصاف در قضاوت دارد که گویا دیده نمی شود.
و اما نویسنده محترم این یادداشت، اگر یک مراجعه ساده به آرشیو سایت رسمی ریاست جمهوری کرده بودند، می توانستند به حضور همیشگی و بدون انقطاع دکتر احمدی نژاد در دوره دوم ریاست جمهوری در تمامی مناسبت ها، در مراسم مختلف و هیأت های مذهبی داشته و سانسور اخبار این حضور توسط رسانه ملی و سایتهای مدعی اصولگرایی، نمی تواند واقعیت این حضور را مورد تردید قرار دهد و نویسنده محترم که گویا اطلاعات سیاسی بسیار محدود و سطحی دارد، با کمی تحقیق بیشتر می توانست اطلاعات دقیق تری در این خصوص کسب کند.
نویسنده این یادداشت در ادامه در قامت نیت خوانی از رئیس جمهور سابق در آمده و اقدام به کاری می کند که تنها در ید قدرت خداوند متعال است و آن رمزگشایی از نیت ناخالصانه رئیس جمهور از شرکت در مراسم مذهبی است:
حالا اما بعد از گذشت نزدیک به یکسال از کنار رفتن احمدی نژاد و یارانش از قدرت، بار دیگر رئیس دولت های نهم و دهم در قاب حزب اللهی نمایان !! می شود و به نظر می رسد قصد بازگرداندن محبوبیت از دست رفته خود در این طیف را دارد.
واما اتهامات این یادداشت به همینجا ختم نمی شود. نویسنده در ادامه می نویسد:
«احمدی‌نژاد برخلاف سال 92 که با تحویل پاستور به روحانی کلا از دیده نهان شد، سال 93 را متفاوت شروع کرد. فروردین‌ماه دوبار به خوزستان سفر کرد و از کاروان راهیان نور بازدید کرد و در یکی دو مراسم ختم دیده شد. آخرین بار هم به سفر مشهد رفت و در یک مسجد سخنرانی کرد.»
این ادعای نویسنده محترم در حالی است که رئیس جمهور سابق در سال 92 کلا از دیده ها پنهان نشد، بلکه ایشان در تمامی مراسم مربوط به تاسوعا و عاشورای حسینی و همچنین اربعین حسینی، سایر اعیاد مبارک سال 92، در مراسم و هیاتهای مذهبی حضور داشتند و اخبار آن در سایت های حامی ایشان متشر شده و هم اکنون هم قابل دسترسی می باشد.
اما پاراگراف آخر، که بی هیچ توضیحی خوانندگان محترم را به خواندن آن دعوت می کنم:
«در شرایطی که بازی چندان به نفع رییس سابق دولت نیست، یاران دیروز ریزش کرده‌اند و حامیان پیشین، به جمع منتقدان پیوسته‌اند، انتقادها از عملکرد دولت قبلی اوج گرفته و هر روز خبری از یک ماجرا یا پرونده قضایی درباره نزدیکان احمدی‌نژاد رو می‌شود، شاید بازگشت به جمع یاران سابق و مداحانی که اصلی ترین حامیان احمدی نژاد در دولت های نهم و اوایل دولت دهم بوده اند، حربه ای باشد که احمدی نژاد برای بازگشت به قدرت به آن روی آورده است. »
حال سوال پایانی این است:

آیا بهتر نیست گردانندگان این سایت با انتقاد تخصصی و سازنده از عملکرد دولتهای نهم و دهم به بررسی ایرادات و کاستیهای واقعی این دو دولت پرداخته و با طرح راه حل، به رفع آن در دولت جدید کمک کنند. در اینصورت است که هم کاری خداپسندانه و در راستای منافع ملت انجام داده و هم از این طریق حقیقتا به کسب محبوبیت برای خود و فرد مورد نظرشان می پردازند.
این روشهای تکراری و تخریبگرانه باعث کم شدن محبوبیت خودشان می شود و اصلاح آن در زمان محدود تبلیغات انتخاباتی غیر ممکن است . پس باید از همین امروز فکر فردایشان باشند و حقیقتا براساس جمله لوگوی اصلی سایتشان «امروز فردایشان را بسازند».