حامیان تفکر اسفندیار رحیم مشایی

آخرین مطالب
پیوندها

چه کسی احمدی نژاد را سر کار آورد؟

شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۴۲ ب.ظ


چه کسی احمدی نژاد را سر کار آورد؟دولت بهار: تندروی نتیجه عدم صداقت بود نه اینکه عدم صداقت نتیجه تندروی باشد. وقتی صداقت نبود و از جاده ایمان خارج شویم از جاده امت وسط بودن و میانه روی هم خارج خوایم شد.
  

دولت بهار - سید/ یک پرسش مهم این است که در میان این همه غوغا بالاخره چه کسی دولت احمدی نژاد را سرکار آورد؟ این شاید استراتژیک ترین و مهمترین پرسشی باشد که ما را در مواجهه با پدیده ی احمدی نژاد صاحب تحلیلی صحیح خواهد کرد که البته با پرسش های "خط سیر دولت احمدی نژاد چه بود؟" و "هدف دولت احمدی نژاد رسیدن به کجا بود؟" تکمیل می شود که البته بنده در اینجا تنها به پرسش اول می پردازم و در صورت توفیق از جانب خدای متعال و البته به شرط حیات در آینده به آن ها هم خواهم پرداخت.
در مواجهه با گفتمان احمدی نژاد انسان وقتی بی حساب و به یکباره از عالم خارج این بحث داخل بحث شود با یک تشتت و پراکندگی نظرات و گفتگوها مواجه می شود به گونه ای که اگر بنا باشد با آن مواجهه تصویری از محمود احمدی نژاد در ذهن خود بسازد، حتی موفق به ساختن و تجسم حتی یک انسان  معمولی هم نمی شود چه برسد به فردی که مدت قریب به هشت سال در مسند ریاست جمهوری یکی از قدرتمندترین و تأثیرگذارترین کشورهای جهان بوده است.
اما وقتی بتوانیم جریان شناسی دقیقی از جریانات و گروه های سیاسی و فرهنگی و مذهبی حاضر در این دوران داشته باشیم و همچنین مسیر کلی زندگی آقای محمود احمدی نژاد را بشناسیم، آنوقت خواهیم دید که این انسان دارای شمایل و چهره ای بسیار واضح و روشن و البته به فهم قاصر بنده تابناک و نورانی می باشد. البته در اینجا بنده قصد بحث راجع به شخصیت ایشان ندارم و تنها به پاسخ همان پرسش خواهم پرداخت.
حوالی انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 محمود احمدی نژاد به عنوان شهردار تهران با معرفی شیوه ای جدید و البته انقلابی در مدیریت شهرداری تهران نامش به عنوان یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در محافل سیاسی مطرح است. چند ماه بعد انتخابات انجام می شود و اکبر هاشمی رفسنجانی به همراه محمود احمدی نژاد راهی دور دوم می شوند. در دور دوم حمایت ها از اکبر هاشمی رفسنجانی بی نظیر است. اصلاحات که زمانی شعار تمام شدن دوران هاشمی را سر می داد حالا با حذف نماینده های دیگرش از جمله معین، مهرعلیزاده و کروبی اصلی ترین حامی هاشمی شده است. اما مردم تغییر می خواهند و به خوبی می دانند که تفاوت های احمدی نژاد و سایرین در چیست.
احمدی نژاد با بیش از 17 میلیئن رأی هاشمی را شکست می دهد. اما این جا یک سؤال مطرح می شود. دولت احمدی نژاد را چه کسی بر سر کار آورد؟
در این مقوله باید عرض کنم که چند دسته عمده در قبال جریان و تفکر احمدی نژاد می توان متصور شد. گروه اول مخالفان علنی او هستند که به طور عمده عبارتند از لیبرال ها و تکنوکرات ها و اصلاح طلبان. این ها به صوت مشخص نه قلبا تمایلی در حمایت از احمدی نژاد داشتند و نه عملا حمایتی کرده اند. بلکه به عکس کاملا بر دشمنی با او مصرند و مردم این ها را کاملا می بینند. این گروه کمکی به بالا آمدن احمدی نژاد نداشتند مگر با دشمنی خود با او. مردم از مدت ها قبل عدم صداقت را در گفتار اصلاح طلبان و رئیس دولت اصلاحات یعنی سی�'د محمد خاتمی مشاهده کرده بودند و صداقت احمدی نژاد برایشان نمایان شده بود. لذا دشمنی آن ها و اتهام زنی های آنان در خصوصا عرصه انتخابات تنها به بیشتر شدن عمق بینش مردم تأثیر گذاشت و مردم گزینه مورد نظر خود را یافتند. اگر بخواهیم تأثیر جریان اصلاحات را در بالا آمدن جریان احمدی نژاد بدانیم به یک عبارت بسنده می کنم و آن اینکه عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!
دسته دوم به اصطلاح اصولگرایان سنتی هستند که این ها هیچ سنخیتی با احمدی نژاد مگر فقط در برخی شعارها نداشتند. همین مجلس اصولگرای هفتم و نیز مجلس اصولگرای نهم بیشترین آراء را به وزرای دولت های هشتم آقای خاتمی و یازدهم آقای روحانی دادند. درحالی که پرچالش ترین مسائل را با دولت های نهم و دهم آقای احمدی نژاد داشته اند تا جایی که حتی برای خنثی کردن نظرات دولت حتی در زمیه ی ساعت رسمی کشور و تغییر ساختار برخی سازمان ها کم بازده قانون های بی سابقه و بعضا بی منطق تصویب می کردند. بارزترین نمونه آن مسئله سؤال از رئیس جمهور به بهانه ی حجاب بود در سال جهاد اقتصادی و بعد ها هم که نزدیکی نظرات رئیس جمهوری به رهبری معظ�'م معلوم شد که در مستند نقص ظاهر قابل مشاهده است. درحالیکه قبل از اظهارات رهبری معظم، رئیس جمهور را یک فرد بی مسئولیت در قبال فرهنگ کشور جلوه می دادند. روشن است که با این سطح اختلافات اصولگرایان سنتی دولت احمدی نژاد را سرکار نیاورده بودند. خصوصا اینکه آن ها همان سال آقایان لاریجانی، قالیباف و محسن رضایی را هم در عرصه داشتند که رضایی انصراف داد و آقای ولایتی هم به گفته خودشان بنا به توصیه ی مرحوم آقا مجتبی تهرانی-اعلی الله مقامه- به نفع آقای هاشمی در انتخابات شرکت نکردند.
دسته ی سوم اما اصولگرایان نوظهورند که مهمترین نمادشان آیت الله مصباح و جبهه پایداری است که این ها هم بسیار ادعا داشتند که دولت احمدی نژاد را سرکار آورده اند اما اگر کاوشگری عمیقا در گفته های آن ها دقیق شود خواهد دید که این ها هم تقریبا از همان اول اعتقادی به دکتر احمدی نژاد نداشته اند. البته در انتخابات سال 1384 به ناچار از احمدی نژاد حمایت می کردند چون هنوز به خوبی اورا نمی شناختند و گمان نمی کردند که او تا این حد سرسخت و مستحکم باشد. اما اندکی بعد از او جدا شدند و برای این ادعا هم حرف های رئیس این جریان آیت الله مصباح یزدی سند است آنجا که در معرفی آقای باقری لنکرانی در اردیبهشت 1392 گفتند؛ "برخی از افرادی که کاندیدا شدند من به آنها ارادت دارم و آنها نور چشم من محسوب می شوند اما برای این کار مناسب نیستند. آقایان روی فردی توافق کرده‌اند که بنده از 7سال پیش او را در نظر گرفته بودم ولی به کسی نگفته بودم. ‏بینی و بین الله شهادت می دهم که روی زمین و زیر این آسمان کسی اصلح از آقای لنکرانی نمی‌شناسم."
این سخنان نشان می دهد که این حرف های ایشان و دشمنی و مقابله اش با دولت دهم ربطی به آقای رحیم مشایی نداشته و ندارد و آقای رحیم مشایی تنها یک بهانه بیش نبوده اند. مگر اوایل سال 1385 کلمه ای بحث راجع به آقای رحیم مشایی در فضای سیاسی کشور بوده که اختلافات بین آقای مصباح و احمدی نژآد به وجود آمده و ایشان از همان زمان آقای لنکرانی را به عنوان اصلح در نظر گرفته اند؟ این نشان می دهد که ماجرا سر آقای رحیم مشایی نبوده اصلا!
چند کلمه هم راجع به اظهارات آقای مصباح بگویم؛
مقام معظ�'م رهبری-مد�' ظل�'ه العالی- در بیاناتی که در مستند صوتی آزمون صداقت در سایت حفظ و نشر آثارشان می توانید بشنوید، می فرمایند که؛
"یکى از عوامل مول�'د این روحی�'ه و این صبر در زینب کبرى (سلام الله علیها) و در دیگر اولیاءالل�'هى که این‌جور حرکت کردند، صدق است؛ صادقانه با پیمان خداى متعال برخورد کردن، دل را صادقانه به راه خدا سپردن؛ این خیلى مهم است. در قرآن کریم این صدق را، هم براى انبیاء عظام الهى لازم میشمرد: وَ اِذ اَخَذنا مِنَ الن�'َبِی�'ینَ میثاقَهُم وَ مِنکَ وَ مِن نوحٍ وَ اِبرهیمَ وَ موسى‌ وَ عیسى‌ ابنِ مَریَمَ وَ اَخَذنا مِنهُم میثقاً غَلیظاً، لِیَسئَلَ الص�'َدِقینَ عَن صِدقِهِم؛(۴) اى پیامبر ما از تو پیمان گرفتیم و از نوح و ابراهیم و موسى و عیسى پیمان گرفتیم - از همه‌ى پیغمبران پیمان گرفتیم - و این پیمان، پیمان بسیار محکم و غلیظى است- در لِیسئَل، "لام" به تعبیر ما طلبه‌ها "لام" عاقبت است - و نتیجه‌ى این پیمان این است که این پیغمبران بزرگ مورد سؤال قرار میگیرند از صدقى که در قبال این پیمان نشان دادند و به‌خرج دادند؛ یعنى پیغمبر ما و پیغمبران بزرگ الهى باید در پیشگاه پروردگار عَرضه کنند میزانِ صداقتى را که در مقام اِعمال این میثاق الهى به کار بردند؛ این مال پیغمبران؛ در مورد مردم معمولى و مؤمنین [هم میفرماید]: مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عهَدُوا اللهَ عَلَیهِ فَمِنهُم م�'َن قَضى‌ نَحبَهُ وَ مِنهُم مَن یَنتَظِر وَ ما بَد�'َلُوا تَبدیلاً، لِیَجزِىَ اللهُ الص�'َدِقینَ بِصِدقِهِم و یُعَذ�'ِبَ المُنافِقینَ اِن شاء.(۵) در مورد پیغمبران بزرگ، نقطه‌ى مقابل صادق را کافر قرار داد: و اَعَد�'َ لِلکفِرینَ عذاباً اَلیما.(۶) در مورد این مؤمنین، نقطه‌ى مقابل صادقین را منافقین قرار داد، که در اینها نکته‌هایى هست. از من و شما هم سؤال میکنند درباره‌ى وعده و عهدى که با خدا کردیم؛ ما با خدا معاهده داریم."
همه موضوع آزمون صداقت است. آقای مصباح که فرمودند بیش از نود درصد مطمئن هستند که احمدی نژاد سحر شده است این را لحاظ نکردند که اتهام به مؤمن تنها با یقیق و آن هم در صورت جواز از حاکم شرع در میان عامه جامعه مجاز است و مردم این بی تقوایی را می بینند. دلیل عدم موفقیت ایشان تندروی یا چیز دیگر نیست که دولت حاضر هم همه می دانستند که دنباله های هامی رفسنجانی هستند. مگر می شود از روی گمان و مسموعات به کسی تمهت زد؟!
خداوند در آیه 12 سوره مبارکه ی حجرات می فرماید: یَا أَی�'ُهَا ال�'َذِینَ آمَنُوا اج�'تَنِبُوا کَثِیرًا م�'ِنَ الظ�'َن�'ِ إِن�'َ بَع�'ضَ الظ�'َن�'ِ إِث�'مٌ وَلَا تَجَس�'َسُوا وَلَا یَغ�'تَب ب�'َع�'ضُکُم بَع�'ضًا أَیُحِب�'ُ أَحَدُکُم�' أَن یَأ�'کُلَ لَح�'مَ أَخِیهِ مَی�'تًا فَکَرِه�'تُمُوهُ وَات�'َقُوا الل�'َهَ إِن�'َ الل�'َهَ تَو�'َابٌ ر�'َحِیمٌ
تندروی نتیجه عدم صداقت بود نه اینکه عدم صداقت نتیجه تندروی باشد. وقتی صداقت نبود و از جاده ایمان خارج شویم از جاده امت وسط بودن و میانه روی هم خارج خوایم شد. وقتی دروغ بگویند مجبورند برای توجیهش تبیین را منکوب کنند و این مولد خشونت و تندروی است. چیزی که در عمل هم مشاهده شد. اما آقای روحانی و اطرافیانش هرگز ادعای تقوا نکردند و شعار اعتدال دادند و همه هم می دانستند که این اعتدال یعنی که معترضین 1388 مورد ظلم واقع شدند و حالا باید جبران شود. آقای روحانی در مستند انتخاباتی خود اعلام کردند که چه ظلمی که به بعضی ها نشد و بعدش هم تصویر آقای هاشمی را نشان دادند. آن ها گفتند کلید پیش ماست راست هم گفتند، کلید داخل پیش آن ها بود. اما کلید خارج را در مذاکره می دانستند و لذا در آنجا هم مذاکره کردند. البته طبق منششان عزتی در کار نبود. وعده دولت راستگویان اگرچه محقق نشد اما بی صداقتی های برخی مدعیان اصولگرایی در برابرشان هیچ است و بی صداقتی آن ها را به مثابه راستی و صداقت می نماید. لذا مردم به این ها رأی دادند و هرباری که این جبهه بندی ها باشد همیشه همینطور خواهد بود. البته آقای روحانی هم دچار همین تندروی شدند. به هرحال این ها تغییر در سرنوشت هر دو قشر ندارد و هر دو محکوم به شکست در گفتمان هستند. شکست در اقتصاد و غیره بسته به عملکرد خودشان است.
احزاب و دسته های دیگر مثل حزب مؤتلفه و اتاق بازرگانی که نشان می دهند بی میل به سیاست هم نیستند به خوبی مشخص است که حداکثر چیزی که می توان در موردشان اذعان کرد اینست که در مواردی با دولت احمدی نژاد همکاری داشته اند و در مواردی هم اختلاف و به هیچ وجه حامی سیاسی آن نبوده اند. بالاخره این ها حسب منافع بازرگانی خود باید با هر دولتی که سر کار می آید ولو مخالف آن باشند همکاری کنند.
سخنگوی سپاه پاسداران آقای رمضان شریف به صراحت اعلام کردند که پای دولت آقای خاتمی ایستاده اند و از همه مدیرانش به جز وزیر ارشاد آن حمایت کرده اند و احمدی نژاد هم گزینه ی سپاه نبوده است.
این ها همه نشان می دهد و روشن می کند که احمدی نژاد را چه کسی سرکار آورده است. احمدی نژاد را دعای محرومین و مستضعفین نه تنها ایران، بلکه دنیا سرکار آورد و همان خدا هم قادر است که او را دوباره به قدرت برگرداند. اما این بار برای دیگران جایی نیست. چرا که با کمال افتخار از احمدی نژاد اعلام برائت کرده اند که؛
وَیَم�'کُرُونَ وَیَم�'کُرُ الل�'هُ وَالل�'هُ خَی�'رُ ال�'مَاکِرِینَ

در آخر بازهم ذکر این نکته خالی از لطف نیست. همانطور که قرآن کریم در آیه 136 سوره مبارکه ی نساء می فرماید؛
یَا أَی�'ُهَا ال�'َذِینَ آمَنُوا�' آمِنُوا�' بِالل�'هِ وَرَسُولِهِ وَال�'کِتَابِ ال�'َذِی نَز�'َلَ عَلَى رَسُولِهِ وَال�'کِتَابِ ال�'َذِیَ أَنزَلَ مِن قَب�'لُ وَمَن یَک�'فُر�' بِالل�'هِ وَمَلاَئِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَال�'یَو�'مِ الآخِرِ فَقَد�' ضَل�'َ ضَلاَلًا بَعِیدًا

و در آیات ابتدای کلام هم مشاهده می شود، خدا ما را به سفارش تقوا و رعایت آن فرا می خواند و کسانی که به این دعوت ایمان نمی آورند دچار گمراهی بزرگی خواهند شد.

۹۲/۱۲/۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰

نظرات  (۱)

ولایت پذیری احمدی نژاد بر خلاف برخی‌ها، شعار نیست

شک نداریم این گردنه خطرناک را هم تدبیر خواهی کرد و هم، پوزه بدخواهان خارجی و داخلی نظام عزیز که ثمره خون پاک هزاران هزار جوان مظلوم این سرزمین است را به خاک خواهی مالید. این روز‌ها منتظرت هستیم تا باز هم به جمع هیئتمان بیایی تا در کنار هم با روضه حضرت صدیقه طاهره (س) بر مظلومیت علی (ع) گریه کنیم تا برخی‌ اهالی بی‌بصیرت منبر و روضه میدان را خالی نبینند تا هر جسارتی که بخواهند بر زبان خودشان جاری کنند.
www.jalili0151.blogfa.com

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">